کد مطلب:33501 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147
اما بر روی اختیار نوشته نشده است كه كارهای آدمیان هر دم صورتی دیگر دارد. در بسیاری موارد، انسانها به اختیار كارهای مشابه می كنند. برای مثال انسانها در وقت گرسنگی به اختیار به سوی غذا می روند، یا از روی اختیار در هنگام سرما جامه ی گرم می پوشند و امثال این موارد. بنابر این لازمه ی اختیار داشتن آن نیست كه كارها لزوما به صورت متفاوتی رخ بدهند. می توان در عین اختیار، مشابهت تام و تمام نیز در كارهای آدمیان یافت. درست مثل اینكه بگوئیم اگر خداوند دوباره آدمیان را از نو بیافریند، دوباره همه بدنبال تهیه خوراك و پوشاك خواهند رفت. آدمی اگر همین است، رفتارش هم اختیارا همان خواهد بود. امیرالمومنین در خطبه ای غرا و بسیار زیبا به این مساله اشاره كرده است. می فرماید: با آنكه انسان ها مرگ دیگران را می بینند و سرنوشت دنیا را مشاهده می كنند. اما اختیار همان كارهای گذشتگان را عینا تكرار می نمایند: و كذلك الخلف بعقب السلف، لا تغلع المنیه اختراما و لا یرعوی الباقون احتراما، یحتذون مثالا و یمضون ارسالا الی غایه الانتهاء و صیور الغناء.
ممكن است كسانی تصور كنند اكنون كه آدمیان در طول تاریخ خواه ناخواه هم كار نیك می كنند و هم كار بد و اگر این آدمیان یكبار دیگر نیز آفریده شوند همین كارها را تكرار خواهند كرد، پس وضعشان با وضع موجودات مجبور چه تفاوتی خواهد داشت و آیا این سخن منافی اختیار آدمی نیست ؟ حقیقت این است كه این سخن با اختیار انسان منافات ندارد. سخن ما این است كه تاریخ آدمیان به طبع است نه به قسر، به قصد و اختیار است نه به جبر. یعنی اگر آدمیان را دوباره بیافرینند، اختیارا همین كارها را دوباره خواهند كرد.